انتخاب خدمه کارآمد و متخصص از خدمه قبلی کشتی بر اساس امتیازات و آگاهی از تاریخچه عملکرد فرد و وضعیت کاری خدمه و تشکیل تیم اجرایی حرفه ای و یکپارچگی تیم کاری همواره یکی از دغدغه های سازمان های دریایی بوده است.

خدمه کشتی با علم بر رصد شدن توسط سمت های بالادستی و امید به دریافت پاداش و احتمال ترفیع درجه حقوقی یا سمت کاری با انگیزه بیشتری همکاری و وظایف محوله و دستورات سلسله مراتب را رعایت خواهند نمود که در نتیجه افزایش رضایتمندی خدمه شاهد افزایش چشمگیر بهره وری و انعطاف پذیری افراد کشتی و در غایت آمال به ارتقا سطح فرهنگ سازمانی کشتی دست خواهیم یافت.

در این مقاله سعی بر این بوده تا با ایجاد یک بینش کلی، بر اهمیت تعیین یک ساختار سازمانی ممتاز در صنایع دریایی تاکید نموده و در رابطه با فرآیند های داخلی و مدیریت نیروی انسانی صحبت نموده و نکات ارزشمندی را در اختیار شما قرار دهیم.

تمرکز بر اهداف کلی سازمان

در یک سازمان سطح جهانی و ممتاز باید تمام عوامل عملیاتی، مهندسی و نگهداری و تعمیراتی همه در جهت اهداف سازمان حرکت کنند. در یک سازمان ممتاز که مهم ترین هدف آن توانایی رقابت در زمینه قابلیت اطمینان ساخت و هزینه های ساخت است، این اهداف باید در سایر دپارتمان ها و از جمله نت نیز در اولویت بالاتری نسبت به اهدافی چون کاهش هزینه های نگهداری و کاهش زمان بیکاری ناشی از عملیات نت قرار داشته باشند. نتیجه این رویکرد افزایش مستمر اثر بخشی کلی تجهیزات (OEE) و در نتیجه کاهش هزینه های کلی ساخت است. برای تمرکز بر اهداف یک سازمان نیازمند به:

• مهارت بالای کارکنان

در صورتی که کارکنان از مهارت بالایی برخوردار باشند، نیازی نیست که سر پرستان و مدیران فنی وقت زیادی را صرف آموزش آن ها کنند و قادر خواهند بود وقت خود را به برنامه ریزی و زمانبندی کارها، تعیین نیاز های آموزشی و انجام آنالیز دلایل خرابیها اختصاص دهند. در نتیجه، سازمان از یک سازمان منفعل و واکنشی تبدیل به یک سازمان مبتنی بر تفکر و حل مسئله خواهد شد و 10 تا 30 درصد زمان عملیات نت صرف حل مشکل و انجام اقدامات اصلاحی خواهد شد.

• تعیین حیطه کاری کارکنان

در یک سازمان ممتاز محدوده کاری کارکنان با توجه به نوع مهارت آن ها مشخص می شود و نه با توجه به خطوط تولیدی مختلف. در این صورت یک تکنسین مکانیک باید توانایی انجام کلیه کارهای مکانیکی را داشته باشد و یک تکنسین الکترونیک نیز به همین ترتیب. نتیجه اعمال این رویکرد ایجاد رضایت در کارکنان و انعطاف پذیری در کارهاست. با این وجود، در شرایطی نیز با توجه به نوع کار باید تخصص گرایی را مد نظر قرار داد.

• سطح بالای برنامه ریزی و زمان بندی

در هر سطح عملکردی، سازمان نگهداری و تعمیرات و سازمان مدیریت نیروی انسانی  به عنوان مهم ترین عامل کاهش هزینه ها شمرده می شوند.این سازمان ها با کمک برنامه ریزی و زمان بندی مناسب باید در نظر داشته باشند که:

• برنامه ریزی باید قبل از زمانبندی صورت گیرد.
• هر کاری باید با برنامه ریزی و زمانبندی انجام گردد.
• بعد از انجام زمانبندی تخصیص کارکنان برای انجام کارها عملی باشد.

در هنگام انجام یک کار برنامه ریزی و زمانبندی شده، نباید افراد را در جهت انجام کار دیگری به خدمت گرفت. هیچ کاری قبل از مشخص شدن و مکتوب شدن علت انجام آن نباید به اتمام برسد.

• اولویت بندی صحیح کار ها

به منظور اولویت بندی صحیح کار ها، باید توانایی در نظر گرفتن عواقب ناشی از اجرا نشدن به موقع هر یک از عملیات به روی شناور را داشته باشید. این عواقب ممکن است ضایعات زیست محیطی، صدمات جانی، هزینه های بالای کاهش خدمات و یا صدمات به تجهیزات باشند. در یک کارخانه با خطوط تولید متفاوت، تعیین مهم ترین خط تولید از لحاظ رساندن محصول به مشتری و تعیین ارزش افزوده هر محصول می توانند به اولویت بندی صحیح نیروی انسانی و کارهای نت کمک رساند.  اولویت بندی صحیح و مناسب موجب اجرای کامل و به موقع وظایف برنامه ریزی و زمان بندی شده خواهد شد.

نیروی انسانی

یکی از مهم ترین نقشه های استراتژی در مدل ارزیابی متوازن در سازماندهی نت، نیروی انسانی است چرا که موتور و عامل تحرک در قسمت نگهداری و تعمیرات نیروی کار و نفرات هست.

فاکتور های مهم سازماندهی شامل:

• استخدام، توسعه و حفظ افراد مناسب
• سیستم آموزش کارکنان
• ایجاد فضای مشارکت و تعهد کارکنان
• پیوند پرداخت با عملکرد

تعیین ساختار سازمانی

بیشتر سازمان ها به 3 بخش کلی تقسیم می شوند:

1. مدیریت
2. سیستم ها و فرآیند ها
3. نفرات و منابع (نیروی کار)

مسئولیت مدیریت با زنجیره ارزش تجارت که محصول در آن معرفی می شود ارتباط دارد و به منظور نگهداری موفق سهم محصول در بازار به سوالاتی نظیر چه کسی، چه چیزی، و چرا پاسخ می دهد و از همه مهمتر بخش مدیریت دلایل تجاری را برای نگهداری و لزوم بودن آن معین می کند.

سیستم ها و فرآیند ها، ابزار هایی وارداتی یا توسعه یافته در آن صنعت می باشندکه به منظور مدیریت کردن و برآورده کردن اهداف و پیش نیاز های مدیریت استفاده می شوند و همچنین بهترین رویه را برای نیروی کار فراهم می آورند.

نقش پرسنل و منابع، انجام کارهایی است که بخش توقعات مدیریت را برآورده می سازد.

ارتباط بین این سه منطقه مهم، تقسیم کننده های فضای سازمانی می باشند و به طور مستقیم تعهد و رهبری مدیریت را ارائه می دهند.

یک سازمان ممتاز، باید از تمامی این مناطق پرس و جو کند و آنها را به هم ارتباط دهد تا بتواند فهم کلی آن تجارت را تفسیر کند. سپس مدیریت آن را محک زده و پیشنهادات لازمه را ارائه دهد تا کم ترین منابع هدر رفته و بهترین رویه کاری برای بخش های مختلف همراه با اهداف تجاری به کار گرفته شود.

سازماندهی نیروی انسانی در صنایع دریایی

به طور کلی سازماندهی نیروی انسانی به 6 طرح مختلف دسته بندی می شوند:

1. سازماندهی بر اساس تخصص: بوسیله تقسیم کار به گروه های صنعتی مجزا مانند گروه برق، ابزار دقیق، جوش کاری، لوله کاری، ماشین کاری و... سازماندهی می شود.

2. سازماندهی منطقه ایی: به وسیله توزیع گروه های تعمیراتی به مناطق مختلف که معمولا برای صنایع کوچک استفاده می شود. هر گروه از یک سوپروایزر و افراد با تخصص های مختلف تشکیل شده است.

3. سازماندهی دپارتمان تولید و یا خدمات: به عنوان مثال در سازمان های قدیمی تر که نگهداری به صورت یک منظومه جداگانه طلقی نمی شد، می توان اشاره نمود.

4. ترکیب سازمادهی منطقه ایی و تخصصی: در این نوع سازماندهی یک کارگاه نگه داری به چندین مهارت و تخصص مختلف تقسیم شده و برخی از آن ها به طور دائم متمرکز شده و به کار های کارگاهی پرداخته و دیگر گروه ها به مناطق مختلف اعزام می شوند. این فعالیت ها شامل: تعمیرات پمپ ها، توربین ها، ولو ها، ماشین کاری و... به عنوان مهارت اصلی و مرکزی درآمده و نظارت بر آن ها از نوع عملکردی است نه منطقه ایی.

5. سازماندهی قراردادی: در این نوع سازماندهی به نیروهای پیمانکاری خارجی مراجعه می شود. تعیین این خط مشی بر اساس محاسبات هزینه و عوامل متعدد دیگر می باشد.

6. سازماندهی بر اساس نوع کار: این نوع سازماندهی بر اساس نوع تقاضا های وارده، کار می کند. تقاضا می تواند روزمره، اضطراری و یا برنامه ریزی شده باشد.

مشتریان

معمولا سازمان ها، یکی از خط مشی ها و سیاست های کلی زیر را مبنای کار خود قرار می دهند و بر آن تمرکز می کنند.

1. برتری عملیاتی: تمرکز بر کاهش هزینه ها و ارتقاء کاربری محصول و سهولت استفاده از آن

2. رهبری محصول: تاکید بر نوآوری مستمر و عرضه بهترین خدمات

3. صمیمیت با مشتری: پاسخگوی به نیاز ها و مسائل مشتری و حفظ رابطه بلند مدت برد-برد با مشتری. همانطور که میبینید یکی از سیاست ها سطح رابطه با مشتری است و این مسئله اهمیت این بخش را بیش تر نشان می دهد. البته در سازمانی که خط مشی خود را صمیمیت با مشتری تعیین کرده این اهمیت پر رنگ تر و قوی تر می شود

فرآیند های داخلی

تحقق هر یک از فاکتور های مطرح در قسمت مشتری، تنها از طریق اجرای یک یا چند فرآیند عملیاتی امکان پذیر است. ویژگی ها و شاخص ها و مراحل مربوط به این فرایند ها بر اساس نوع استراتژی مدیریت نیروی انسانی و سیستم نتی است که سازمان انتخاب می کند، تعریف می شود.

همان گونه که گفته شد سیستم ها و فرآیند ها، ابزار هایی وارداتی یا توسعه یافته در آن صنعت می باشندکه به منظور مدیریت کردن و برآورده کردن اهداف و پیش نیاز های مدیریت استفاده می شوند. برای آگاهی از نحوه عملکرد سیستم های مدیریتی شناور ها میتوانید به صفحات محصولات ما مراجعه کرده و یا برای اطلاعات بیشتر می توانید به صفحات اینستاگرام و لینکدین ما مراجعه کنید.

آنچه که باید در رابطه با  نحوه عملکرد سیستم های مدیریتی و ارزش افزوده آن ها بدانید!